در سرزمین آفتاب و خاک گرم، جایی که باد، بوی دریا را از خلیج می دزدد و به کوه های مکران می برد، میوه ها آواز می خوانند.
روسری «پالیزا» تابلویی ست از این آواز. ترنمی از رنگ های آبدار و خوش عطر ، آنجا که کُنارهای تلخ و شیرین کنار چیکوهای خاکی آرام گرفته اند، و انبه و نارگیل از شاخه ها می رقصند.
در دل این طرح ، پاپایا به رنگ شعله، و آناناس با ترنج طلایی اش، شکوهی گرمسیری به ابریشم داده اند.
هر نقش، یک حس؛
هر رنگ، خاطره ی باغی دور از چشم ها، جایی میان موج و ماسه ، در دل جنوب .
«پالیزا» با چاپ دورو بر ابریشم لطیف و دوردوزی شده با دستانی آرام ، نه یک روسری ست، که پاره ای از اقلیم، زنانه و با شکوه است.
هدیه ای از طبیعت جنوب ، در قاب ابریشم.