شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
پارسَرا، تجسمی از جلال تخت جمشید، بر تار و پود ابریشم. نقشی که گویی از سنگ نگاره ها به نرمی پارچه جاری شده، با چاپ دو رو و دور دوزی دست، روایتگر هویت و شکوه ایران باستان است. هر پوشیدن آن، گامی ست بر پله های پارسه.
8٬000٬000 تومان
*
  • Not available
  • Not available
  • Not available
  • Not available
  • Not available
  • Not available
*
+ -

بگذار تو را ببرم به سرزمین شکوه، به قلب کوه های مرمرین، جایی که سنگ ها شعر گفته اند،

و زمان، 

در برابر آن رانو زده است.

اینجا، پارسه است.

شهری که امروز آن را « تخت جمشید» می نامند، اما در آغاز، نامش چیزی دیگر بود، 

پارسه،

شهر پارسیان، تجلی یک تمدن، در دل تاریخ.

روزی در زمان داریوش بزرگ، پادشاهی که نه با شمشیر، بلکه با خرد و نظم ، دنیایی را به هم پیوند داد، فرمانی بر سنگ حک شد :

« می خواهم شهری بسازم، نه برای جنگ، 

بلکه برای شکوه ، آیین، جشن و احترام.»

و این گونه بود که در دل کوه های « مرودشت» ، پارسه بر پا شد. 

نه با عجله، که با حوصله ی هزار استاد. 

سنگ به سنگ،

ستون به ستون،

نقش به نقش...

در تحت جمشید، هیچ سنگی خاموش نیست. نگاه کن به آن شیر که بر گاو می تازد، نماد نبرد نور و تاریکی ، یا شاید تقویم سالانه ی زایش و مرگ.

نگاه کن به پله ها،

پهن، آرام، چنان طراحی شده اند که پادشاه و خدمتکار ، هر دو با احترام بالا روند، نه با شتاب.

و نقش برجسته ها...

از هند و ماد و لیدیه، نمایندگانی با هدایایی در دست: 

ادویه، اسب، طلا، همه آمده اند نه برای خراج، بلکه برای جشن نوروز.

داریوش، بانی نظم و قانون. امپراتوری اش را نه با زور، که با «لوح گلی» اداره می کرد، نامه هایی کهامروز هم مانده اند.

خشایار شاه، که دریای اژه را به لرزه انداخت، و آتن را در خاک دید، اما باز، دلش برای تخت جمشید می تپید، برای جشن نوروز ، برای بوی بخور و شراب دست...

اردشیر اول، که سایه پدر را دنبال کرد، و باز بر آن ستون ها افزود، تا آسمان را لمس کنند.

اما روزی رسید، روزی که آتش ، از شراب و کینه برخاست. اسکندر مقدونی ، با مشتی سرباز و قلبی مغرور، بر پارسه تاخت.

گفتند:

شهر آتش کشید، تا غرور پارسیان بسوزد.

اما، نه غرور سوخت، نه شکوه.

 

رسم لطافت ابریشم

1. شستشوی دستی:

  • یک لگن را با آب سرد یا ولرم (حداکثر 30 درجه) پر کنید.
  • مقداری بسیار کمی شامپوی بچه یا شوینده مخصوص پارچه های لطیف( مثل ابریشم و کشمیر) اضافه کنید.
  • روسری را به آرامی در آب حرکت دهید( حداکثر 3 تا 5 دقیقه)
  • بدون چنگ زدن، آبکشی با آب سرد انجام دهید.

2. خشک کردن:

  • روسری را بین دو حوله تمیز و سفید قرار دهید و با فشار ملایم، آب اضافی را بگیرید.
  • از پیچاندن، چلاندن یا آویزان کردن خودداری کنید.
  • روی سطح صاف و در سایه پهن کنید تا خشک شود.

3. اتو کردن: 

  • زمانی که روسری کمی مرطوب است، آن را با حرارت کم ( اتو مخصوص ابریشم یا درجه پایین) و از پشت اتو کنید.
  • استفاده از یک پارچه نخی نازک بین روسری و اتو پیشنهاد می شود.

4. نگهداری صحیح:

  • در جعبه یا کیسه پارچه ای نگهداری شود، دور از نور مستقیم آفتاب.
  • از آویز کردن روسری برای مدت طولانی خودداری کنید تا فرم آن حفظ شود.
  • از تماس مستقیم با عطر، اسپری و لوازم آرایش پرهیز کنید.
  • در برابر زیورآلات زبر یا خشن قرار نگیرد.

ابریشم، یک بافت زنده و تنفس پذیر است: با مهربانی با آن رفتار کنید تا سال ها بدرخشد.

مشخصات محصول
نام ویژگی مقدار ویژگی
جزئیات محصول
نام طرح پارسرا
جنس پارچه 100% ابریشم طبیعی - بافت توییل
تکنیک چاپ چاپ دیجیتال دوطرفه با کیفیت گالری, چاپ دیجیتال دوطرفه با کیفیت گالری
دور دوزی دست دوز هنرمندانه با ظرافت بالا
ابعاد موجود 120*120 و 66*66 سانتی متر
مناسب برای استایل رسمی، هنری، هدیه خاص
نماد اصالت ایرانی،شکوه پارسه، ایستاده بر تارک تاریخ
بررسی و نظر خود را بنویسید
  • محصول را تنها پس از خرید آن می توان نقد و بررسی کرد
  • تنها کاربران عضو می توانند بررسی خود را بنویسند
*
*
  • بد
  • عالی
  • محصول را تنها پس از خرید آن می توان نقد و بررسی کرد
  • تنها کاربران عضو می توانند بررسی خود را بنویسند
*
*
*

بگذار تو را ببرم به سرزمین شکوه، به قلب کوه های مرمرین، جایی که سنگ ها شعر گفته اند،

و زمان، 

در برابر آن رانو زده است.

اینجا، پارسه است.

شهری که امروز آن را « تخت جمشید» می نامند، اما در آغاز، نامش چیزی دیگر بود، 

پارسه،

شهر پارسیان، تجلی یک تمدن، در دل تاریخ.

روزی در زمان داریوش بزرگ، پادشاهی که نه با شمشیر، بلکه با خرد و نظم ، دنیایی را به هم پیوند داد، فرمانی بر سنگ حک شد :

« می خواهم شهری بسازم، نه برای جنگ، 

بلکه برای شکوه ، آیین، جشن و احترام.»

و این گونه بود که در دل کوه های « مرودشت» ، پارسه بر پا شد. 

نه با عجله، که با حوصله ی هزار استاد. 

سنگ به سنگ،

ستون به ستون،

نقش به نقش...

در تحت جمشید، هیچ سنگی خاموش نیست. نگاه کن به آن شیر که بر گاو می تازد، نماد نبرد نور و تاریکی ، یا شاید تقویم سالانه ی زایش و مرگ.

نگاه کن به پله ها،

پهن، آرام، چنان طراحی شده اند که پادشاه و خدمتکار ، هر دو با احترام بالا روند، نه با شتاب.

و نقش برجسته ها...

از هند و ماد و لیدیه، نمایندگانی با هدایایی در دست: 

ادویه، اسب، طلا، همه آمده اند نه برای خراج، بلکه برای جشن نوروز.

داریوش، بانی نظم و قانون. امپراتوری اش را نه با زور، که با «لوح گلی» اداره می کرد، نامه هایی کهامروز هم مانده اند.

خشایار شاه، که دریای اژه را به لرزه انداخت، و آتن را در خاک دید، اما باز، دلش برای تخت جمشید می تپید، برای جشن نوروز ، برای بوی بخور و شراب دست...

اردشیر اول، که سایه پدر را دنبال کرد، و باز بر آن ستون ها افزود، تا آسمان را لمس کنند.

اما روزی رسید، روزی که آتش ، از شراب و کینه برخاست. اسکندر مقدونی ، با مشتی سرباز و قلبی مغرور، بر پارسه تاخت.

گفتند:

شهر آتش کشید، تا غرور پارسیان بسوزد.

اما، نه غرور سوخت، نه شکوه.

 

مشخصات محصول
نام ویژگی مقدار ویژگی
جزئیات محصول
نام طرح پارسرا
جنس پارچه 100% ابریشم طبیعی - بافت توییل
تکنیک چاپ چاپ دیجیتال دوطرفه با کیفیت گالری, چاپ دیجیتال دوطرفه با کیفیت گالری
دور دوزی دست دوز هنرمندانه با ظرافت بالا
ابعاد موجود 120*120 و 66*66 سانتی متر
مناسب برای استایل رسمی، هنری، هدیه خاص
نماد اصالت ایرانی،شکوه پارسه، ایستاده بر تارک تاریخ