آنگاه که اهریمن، زیبایی و سرسبزی زمین را دید، حسادت همچون آتشی پنهان در دلش شعله کشید. خشمگین شد و به ستیز برخاست. او در پیکر اسبی سیاهفام ظاهر شد؛ اسبی از جنس غبار، خشکی و سایه. هر گامش زمین را ترک میزد و زندگی را میخشکاند.
اما آسمان بیپاسخ نماند. از دلِ نور، فرشته باران به شکل اسبی سفید زاده شد؛ اسبی از جنس ابر و باران، با یالی که همچون رودهای نقرهای جاری بود. او صدای رعد را در سُمهایش و نرمی باران را در نگاهش داشت.
نبردی چندروزه آغاز شد؛
اسبِ سیاه بر زمین میتاخت و داغی و تشنگی میپراکند،
و اسبِ سفید با هر جهشش، ابرها را میشکافت و باران را بر خاک میریخت.
پس از روزهایی طولانی، نور بر تاریکی چیره شد. اسب سفید پیروز گشت و ده شبانهروز بارانی پیوسته بارید تا زهر و خشکی سپاه اسب سیاه از خاک شسته شود و به سوی دریاها روان گردد. از همان روز است که چشیدن آب دریاها شور است؛ یادگاری از زهر شکستیافته تاریکی.
سپس باد ایزدی وزید، آبها را به دورترین گوشههای زمین برد و اقیانوسها، دریاها، رودها و چشمهها زاده شدند. زمین دوباره زنده شد، قلبش سبز شد، و زندگی از نو رویید.
این طرح، روایت پیروزی روشنایی بر تاریکی، باران بر خشکسالی و امید بر یأس است؛ همانگونه که اسب سفید هرگز اجازه نداد زمین تنها بماند.
رسم لطافت ابریشم
1. شستشوی دستی:
2. خشک کردن:
3. اتو کردن:
4. نگهداری صحیح:
ابریشم، یک بافت زنده و تنفس پذیر است: با مهربانی با آن رفتار کنید تا سال ها بدرخشد.